بدون عنوان
مربی محیا "خاله مریم" جدیدا ازدواج کرده چند روز پیش جلوی مهد توی ماشین با محیا نشسته بودیم که شوهر خاله مریم اومد دنبالش و دست خاله مریمو گرفته بود و سوار ماشینشون شدند و رفتند(یه ضرب المثل ترکی هست که میگه "تازا کوزه،سرین سو" یعنی کوزه نو،آب خنک)انشالله که همیشه خوش باشند محیا از من پرسید مامان شوهر خاله مریمه گفتم بله چند روز هم خاله مریم نیومده بود تا اینکه دیروز اومد محیا هم رفته بود بهش گفته بود خاله مریم بیا یه چیزی بگم خاله مریم هم گفته بود بگو محیا گفته بود گوشت رو بیار باید یواشکی بهت بگم مریم هم گوشش رو آورده بود و محیا خیلی آروم که کسی نشنوه بهش گفته بود اونروز شوهرت رو دیدم خاله مریم هم خیلی خوشش اومد...
نویسنده :
مامان محیا
12:25