محیامحیا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

محیا یعنی تمام زندگی

بدون عنوان

1392/6/18 9:06
نویسنده : مامان محیا
167 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

اینروزها هم مثل روزهای دیگر تکراری و میگذرند

پنج شنبه صبح رفتیم جنگلهای کوهستان توی شهران و از اونجا پارک شاهد و بعد از ظهر هم پارک نزدیک خونمون

شنبه برگشتنی از سر کار رفتیم پارک سعادت آباد و تا دیر وقت اونجا بودیم

دیروز هم رفتیم استخر و برگشتنی با خانم حمیدی برگشتیم و توی راه یه چیز خیلی مهم و حیاتی رو گم کردم و با هزار سختی و نذر و نیاز تونستم پیداش کنم

الان میخوام برم مهد و بچه ها رو ببرم زمین چمن و دیرم هم شده

بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مانی محیا
18 شهریور 92 9:13
خوبه که پیدا شد.. حلقت بود دیگه... حالا چرا حیاتی..


نه حلقه نبود
دیدمت بهت میگم
مامان سانای
23 شهریور 92 10:02
سلام خانومی ما دیروز رفتیم ارس .از داخل علمدار مسیر آسیاب خرابه را رفتیم تا سه راهی که می خوره به خود آسیاب ،از اونجا برگشتیم خود جلفا .توی مسیر تابلوی داران را دیدم به داخل روستا رفتیم همش به فکر شما و محیا بودم تا جلوی مسجد رفتیم وبرگشیم طرف افشار اونجا یه جایی برای صرف ناهار پیداکردیم واطراق کردیم . خواستم بگم از طرف شما داران را سیر نگاه کردم .
مامان کسرا
26 شهریور 92 12:29
سلام خدا را شکر که پیداش کردی بعدا بهم بگو چی گم کرده بودی که واست حیاطی بود انشالله تو دخترت همیشه خوش باشین