بدون عنوان
سلام دیروز سالروز ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا(س) بود توی تالار ابوریحان هم جشن بود میخواستم با محیا توی جشن شرکت کنیم که بابای محیا زنگ زد رفتیم دنبالش و نشد توی جشن شرکت کنیم جای من و محیا خالی
ساعت ١:٣٠ رفتم دنبال محیا دیدم محیا خوابیده مربیش گفت نخوابیده خودش رو زده به خواب
یواشکی گفتم محیا تا صدامو شنید چشماشو باز کرد
گفت سلام مامان جونی زود اومدی دنبالم
من ناهار خوردم ساندبیج خوردم
نوش جونت عزیزم
مربیشون هم توی دفترش نوشته بود برای اندازه گیری وزن وقد اومده بودند وزن محیا ١٣.٥ کیلو
قدش هم ٩٥ سانت
قربون قد و وزنت برم محیا گلم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی