محیامحیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 9 روز سن داره

محیا یعنی تمام زندگی

بدون عنوان

1390/12/14 9:45
نویسنده : مامان محیا
145 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

امروز چون بابایی خونه بود نذاشت ما بموقع از خونه بیاییم بیرون

گفتش وایستید با من صبحانه بخورید بعد برید

ما هم دیر رسیدیم مهد

میخواستم محیا رو بزارمش مهد برگردم که محیا گفت بیا از خاله مریم سی دی ماشینها رو بگیر و از روش رایت کن

من هم رفتم

محیا هم یه قلکی داره شبیه خونه هست که قفل داره و باز و بسته میشه خانم معیری براش خریده

توی اونو پر کرده بود از مهره ها و با خودش آورده بود مهد

هرکاری کردم نذاشت تو ماشین گفت میخوام به بچه ها نشون بدم

توی مهد هم بچه ها خواستند ببینند که نداد

پارسا میخواست به زور بگیره که دعواشون شد

خاله مریم هم گفتش اگه محیا قلکش رو بده مامانش ببره براش سی دی ماشین ها رو میارم

محیا هم با اکراه و بدون میل و رغبت قلک رو داد بمن

یه بغض هم کرد که از صبح که اومدم همش حواسم پیش اون بغضه هست

الهی که قربونت برم من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان محیا
14 اسفند 90 9:55
سلام. بغضه رو ولش کن ایشاله تنش سالم باشه..