محیامحیا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

محیا یعنی تمام زندگی

بدون عنوان

1390/10/10 8:45
نویسنده : مامان محیا
284 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

چهارشنبه محیا از بچه های مهد ویروس گرفته بود که با کلی زحمت پسش دادیم رفت.

امروز محیا از من خواست براش سی دی مرد عنکبوتی خطرناک بخرم

از مهد برگشتنی حتما برات میخرم

این هم یک شعری هست که یکی از دوستان برام فرستاده بود خوشم اومد

گذاشتمش اینجا

بی تو طوفانزده دشت جنونم،صید افتاده به خونم

تو چه سان می گذری غافل از اندوه درونم

بی من از کوچه گذر کردی و رفتی

بی من از شهر سفر کردی و رفتی

قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم

تا خم کوچه بدنبال تو لغزید نگاهم

تو ندیدی...........

نگهت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی

در خانه چو بستم ،دگر از پای نشستم

گوئیا زلزله آمد ، گوئیا خانه فرو ریخت سر من

بی تو من در همه شهر غریبم

بی تو ،کس نشنود از این دل بشکسته صدایی

بر نخیزد دگر از مرغک پر بسته نوایی

تو همه شعر و سرودی، تو همه بود و نبودی

چه گریزی زبر من،که زکویت نگریزم

گر بمیرم زغم دل ، با تو هرگز نستیزم

من و یک لحظه جدایی ؟ نتوانم ، نتوانم

بی تو من زنده نمانم

تو چنان می گذری غافل از اندوه درونم

بی من از کوچه گذر کردی و رفتی

بی من از شهر سفر کردی و رفتی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان درسا
10 دی 90 9:35
سلام عزیز.ببخشید دیر پیامت را دیدم.قابلی نداشت.در ضمن سال تولد دخترت را اشتباه زدی!