شب یلدا
چهارشنبه نیومده بودیم سرکار
محیا سه روز خونه بود که صبح امروز گفت سرسره و تاب نمی خوام
میخوام برم مهد دلم تنگ شده
به سلامت
خوش بگذره و خدا پشت و پناهتون
این چند تاعکس هم از شب یلدا
هرکاری میکردیم محیا نمی نشست عکس بگیریم
آخرش شمع آوردیم
گفتیم میخواهیم برات تولد بگیریم بیا شمع رو فوت کن که اومد نشست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی