محیامحیا، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

محیا یعنی تمام زندگی

تعطیلات تابستان

1391/6/18 9:14
نویسنده : مامان محیا
289 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

 بلاخره سایت نینی وبلاک هم درست شد

تعیطلات رو با بابا محمود رفتیم به سمت داران ، توی راه یه سری به تبریز زدیم و از اونجا مستقیم داران

آخرین روزی که سر کار بودم خانم نظام پور زنگ زد و گفت میخوایم بریم مشهد و دو نفر جا هست که اگه شما می خواهید میتونید بیایید

 و من هم گفتم حالا که امام رضا طلبیده چرا که نه

و بابا محمود هم گفت من نمیتونم بیام و کار دارم

من هم توی داران به زن دایی زهرا گفتم که مشهد میایی؟ و ایشون هم به شدت استقبال کرد و خیلی خوشحال شد

بعد از 10 الی 12 روز از داران با زن دایی زهرا اومدیم تهران و از تهران با قطار رفتیم مشهد

دوتا دایی ها هم قبل از ما رفته بودند شمال و از شمال به مشهد

که هم زمان با ما اونا هم مشهد بودند امین و عرفان و سجاد و سما و سنا که به همین دلیل مشهد به محیا هم خوش گذشت

من و محیا  و بابا محمود هر سال مشهد میریم ولی این دفعه این مشهد،یه تجربه دیگری بود

همه چیز رو حس میکردیم  خیلی حس قشنگی بود  انگار امام رضا من و محیا رو وسیله ای قرار داده بود که زن دایی زهرا باما بیاد مشهد

این مشهد فقط بخاطرزن دایی زهرا بود و توی این وسط نظر امام رضا به ما هم بود

یا امام رضا ممنون از اینکه ما رو قابل دانستی و به این زیارت دعوتمون کردی

راستی یادم رفته بود توی یه مسابقه ای که شرکت کردیم  از بین 108 نفر به قید قرعه 5 نفر برنده شدند که زن دایی زهرا نفر اولش بود و 30 هزار تومن جایزه گرفت

زن دایی زهرا زیارتت قبول

و اما عکسها

و اینجا توی راه  یه جایی توی تاکستانه ،که نشستیم یه استراحتی بکنیم

و اینجا هم که دارانه

پارک جلفا

که با امین و سنا و سجاد و سما و.... رفتیم بازار مشترک و پارک

 

اینجا پل ارتباطی نخجوان با ایران هست  از روی این پل رد میشیم و میریم اونور آب که یک سری به اونور هم زدیم

زهرا دو هفته از محیا کوچکتره

اینجا هم داخل قطاره که با آیناز و مامانش هم اتاق شده بودیم

این دفعه زیاد عکس نگرفتم فقط مختصر این جند تا عکس بود

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان صدف
18 شهریور 91 9:28
زیارت قبول مشتی خانوم. ان شاءالله زیارت مکه و کربلا با حاج آقات بری. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ پس اونور آب که میگن اینجاست. خوش به حالت کاش منم اونجا بودم
مامان صدف
18 شهریور 91 10:18
چه طور؟ مگه قبلا" گریه میکردم؟!!!!
مامان صدف
18 شهریور 91 12:11
آهان. به اونور آب نمیخندم. نیست از اونور آب خوشم میاد، ناخود آگاه خنده بر لبم اومد. کیه که با شنیدن در مورد اونور آب خوشحال نشه
مامان نیایش
18 شهریور 91 13:57
سلام عزیزم سفرا بی خطر معلومه حسابی خوش گذشته زیارتتون هم قبول ان شاالله همیشه خوب وخوش باشید و جمعتون جمع ممنون پیش ما اومدی محیا جونو ببوس
مامان کسرا
20 شهریور 91 13:31
سلام خانومی زیارتتون قبول چه عکسهای قشنگی
مامان دانیال
8 مهر 91 8:27
زیارت قبول. معلومه حسابی امام رضا طلبیده بود. همیشه خوش باشید.